nojavoona

سایتی برای نوجوونای گل

  

انشا دانش آموز


ما حیوانات را خیلی دوست داریم، بابایمان هم همینطور. ما هر روز در مورد حیوانات حرف میزنیم، بابایمان هم همینطور.
بابایمان همیشه وقتی با ما حرف می زند از حیوانات هم یاد میکند، مثلا امروز بابایمان دوبار به ما گفت؛ توله سگ مگه تو مشق نداری که نشستی پای تلوزیون؟و هر وقت ما پول می خواهیم می گوید؛ کره خر مگه من نشستم سر گنج؟
چند روز پیشا وقتی ما با مامانمان و بابایمان می رفتیم خونه عمه زهرا اینا یک تاکسی داشت می زد به پیکان بابایمان. بابایمان هم که آن روی سگش آمده بود بالا به آقاهه گفت؛ مگه کوری گوساله؟ آقاهه هم گفت؛ کور باباته یابو، پیاده می شم همچین می زنمت که به خر بگی* زن دایی .
بابایمان هم گفت: برو بینیم بابا جوجه و عین قرقی پرید پایین ولی آقاهه از بابایمان خیلی گنده تر بود و بابایمان را مثل سگ کتک زد.
بعدش مامانمان به بابایمان گفت؛ مگه کرم داری آخه؟ خرس گنده مجبوری عین خروس جنگی بپری به مردم؟

نوشته شده در پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:,ساعت 1:13 توسط shervin & shiva| |

 مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف آنها میدود و با سگ درگیر میشود . سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد. 

فردا در روزنامه ها می نویسند : 

یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد 

اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم 

پس روزنامه های صبح می نویسند: 

آمریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد . 

آن مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم 

از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی 

من اهل کشور مصر و مسلمان هستم 

فردای آن روز روزنامه ها این طور می نویسند : 

یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!!!!!!!!!!!!

نوشته شده در یک شنبه 18 تير 1391برچسب:,ساعت 17:34 توسط shervin & shiva| |

 سلام دوستای گلم!!!!

امروز تولد تو سایت تولده.......

پس هر کی خواست بیاد تو...........


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,ساعت 15:55 توسط shervin & shiva| |

 

 

 

دانشجوی نمونه

 

یکی از راحت ترین و آسوده ترین خواب دنیا !!!

نوشته شده در چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,ساعت 15:51 توسط shervin & shiva| |

  

طنز دانشجو

 

چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خوندن به تفریح رفته بودن و هیچ آمادگی برای امتحان نداشتن.
روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای رو سوار کردن . به این صورت که سر و صورتشون رو کثیف کردن و مقداری هم لباساشون رو پاره کردن و تو ظاهرشون تغیراتی رو به وجود آوردن .
بعد به دانشگاه پیش استاد رفتند. ماجرا را این طور برا استاد گفتن... که دیشب به یه مراسم عروسی در خارج از شهر رفته بودیم. و در راه برگشت از شانس بد ما یکی از لاستیک های ماشین پنچر شد وبا هزار زحمت وهل دادن ماشین رو به حایی رسوندیم و این طور بود که به امادگی لازم برای روز امتحان نرسیدیم در نهایت قرار میشه که استاد سه روز دیگه یک امتحان اختصاصی برای این چهار نفر برگزار کند.
اون ها هم خوشحال از این موفقیت سه روز تمام درس می خونن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد میرن . استاد عنوان میکنه به خاطر خاص و خارج از نوبت بودن امتحان باید هرکدوم تو یه کلاس بشینند و امتحان بدن. انها هم به دلیل امادگی کامل موافقت میکنن...
امتحان حاوی دو سوال بود......
1- نام و نام خانوادگی (6نمره)
2- کدام لاستیک ماشین پنچر شد؟ 
(14نمره)
الف) لاستیک سمت راست جلو
ب)لاستیک سمت چت جلو
ج) لاستیک سمت راست عقب
د) لاستیک سمت چت عقب
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نتیجه اخلاقی : اساتید دانشگاه خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر میکنید باهوش و زرنگ هستند ! 

نوشته شده در چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,ساعت 15:49 توسط shervin & shiva| |

 هر کسی از گوگل کینه به دل داره

برای خالی کردن خودش میتونه روی تصویر زیر کلیک کنه !

ترکاندن گوگل

 

البته اگه یه رگبار میدادن دستم بزنم خودم بترکونمش ،بهتر خالی میشدم ! 
 

نوشته شده در چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,ساعت 15:48 توسط shervin & shiva| |

 یک استوانه فلزی به قطر ۵ سانتی‌متر اختیار کرده
سپس با مخلوط خاک‌ اره و چسب رازی پر کنید
حتماً هم چسبش رازی باشه وگرنه طعمش عوض میشه
دوستانی که میخوان ترد باشه میتونن خاک اره بیشتری اضافه کنن
و برای سخاری و خشکتر شدن چسب رازی رو به مقدار دلخواه اضافه کنید
جهت تزئین هم میتونید از یه شاخه کنار خشک شده استفاده کنید ! 


بیسکوییت ساقه طلایی

نوشته شده در چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,ساعت 15:47 توسط shervin & shiva| |

 بچه 9 ساله الان
کامپیوتر داره
اینتزنت داره

فیسبوک داره
توییتر داره
ایکس باکس داره
پی اس تری داره
آیفون داره
ویدیو سی دی داره
موبایل داره
آیپاد داره...

بچه 9 ساله زمان ما
دفتر نقاشی داشت
خمیر بازی داشت
دبرنا بازی میکرد با نخود و لوبیا
توپ دو لایه میکرد که حس توپ چهل تیکه بهش دست بده
گل یا پوچ، چشمک، شاه دزد وزیر، اسم فامیل، خر پلیس، هفت سنگ
دیگه فوق فوقش یه آتاری یا میکرو با کلی التماس براش میخریدن.

 
بچه های امروزی

نوشته شده در چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,ساعت 15:44 توسط shervin & shiva| |

  

خر از پل گذشتن

نوشته شده در چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,ساعت 15:43 توسط shervin & shiva| |

 


واقعیت زندگی

 


دوست عزیز موردی نداره ، سریع صفحه رو ببند و در موردش فکر نکن !
هر کسی امکان داره یه وقتی به واقعیت های زندگی برسه !!!
سخت نگیر...

منبع:4jok

نوشته شده در چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,ساعت 15:41 توسط shervin & shiva| |

 اندکی تحمل فرمایید تا تصویر به طور کامل بارگزاری شود


ورزش کردن خانوم ها

 

کلاً فک و دماغ و صورتش صاف شد ! 

منبع:4jok

نوشته شده در چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:,ساعت 15:36 توسط shervin & shiva| |


Power By: LoxBlog.Com